فضای منفی در عکاسی، شناخت و استفاده صحیح از فضای منفی باعث خلق تصویری موفق و تأثیرگذار میشود. در این مقاله، با فضای منفی و استفاده متعادل از آن در ترکیببندی عکسها آشنا خواهیم شد.
احتمالا قبلا مقالاتی را که در مورد ترکیببندی منتشر کرده بودم خواندید. مقالاتی در مورد ترکیببندی مرکزی، قانون یک سوم و از این دست. پس احتمالا تفکرات من در مورد عکاسی و اهمیت هر نوع ترکیببندی را میدانید.
امیدوارم از این مقالهها چیزهای خوبی یاد گرفته باشید. در حال حاظر قصد دارم در مورد تکنیک دیگری با شما سخن بگویم. بعضی وقتها میشود بدون در نظر گرفتن جایگاه سوژه به افزایش فضای منفی در عکاسی آن فکر کرد.
فضای منفی در عکاسی و طراحی و مجسمهسازی بهاندازه فضای مثبت در ترکیببندی کلی اهمیت دارد. به زبان ساده، فضای مثبت همان سوژه اصلی و فضای منفی یا فضای سفید محیط دربرگیرنده موضوع اصلی است. برای ثبت عکسی برجسته به درک و پیداکردن تعادل درست بین این دو محیط نیاز دارید. بهمنظور آشنایی بیشتر با تکنیک فضای منفی در عکاسی با آرنگ همراه باشید.
برای درک بهتر موضوع به تصویر بالا دقت کنید. مردی که در گوشه سمت راست ایستاده است، فضای مثبت و کل دیوار نارنجی فضای منفی عکس را تشکیل میدهد. اختصاص محیط بیشتر به فضای منفی تأثیر مثبتی بر بهتر دیدهشدن نتیجه نهایی کار میگذار و با این کار توجه بیشتری به سوژه عکاسی جلب میشود.
فضای منفی سوژه عکستان را تعریف میکند که مانند توقفی در نظر دید مخاطب است. به عبارتی دیگر، فضای منفی با عملکردی شبیه به بافر، تأثیر منفی ترکیببندی شلوغ را کاهش میدهد و وقفهای برای استراحت چشم ایجاد میکند.
از دیگر تأثیرات مثبت استفاده از فضای منفی، ایجاد رمزوراز در عکس است که مخاطب را به دنبال کردن ادامه داستان عکس تشویق میکند. این کار بهطور گستردهای بر احساسات و حسوحال عکس تأثیر میگذارد.
افزایش فضای منفی میتواند به خلق ترکیببندی مناسب بینجامد که نتیجه آن عکسهای مینیمال با سوژه متمرکز و نبود بههمریختگی است.
نیکلاس گودن مدرس و عکاس شهری در لندن است. در ادامه، تعدادی از آثار او را مشاهده میکنید که نمونهای از عکاسی خیابانی مینیمال است.
تمام تصاویر بالا معماری اطراف شهر لندن را نمایش میدهد. گودن با کاهش هرآنچه در قاب عکس وجود دارد، جذب و درک عکس را برای مخاطب سادهتر کرده است. او میگوید هنگام عکاسی خیابانی در لندن همیشه به فضای منفی توجه میکند.
در تصاویر بالا، سوژه اصلی عکسها مردم هستند؛ اما تمامی فضا را اشغال نکردهاند. فضای خالی موجود در عکس بهطور خودکار چشمها را بهسمت سوژه میکشاند و باعث برجستگی آن میشود.